۰۰/۴/۳۰ چهارشنبه
معمولاً این دو واژه به جای یکدیگر نیز استفاده میشود، در حالیکه بین مدیریت و رهبری تفاوت های زیادی وجود دارد. مدیریت یعنی با استفاده از قدرت و مقام به دیگران بگویید چه کاری انجام دهند. ما به مدیران نیاز داریم. فست فودیها هم مدیر دارند. شما که در حال خواندن این متن هستید هم احتمالا یک مدیر دارید. کار مدیر اطمینان حاصل کردن از این است که کارمندانش برای انجام واظیفشان حاضر و آماده هستند.
مدیریت اجبار است. تو باید کاری که من میگویم را انجام دهی، چون من رئیس تو هستم اما رهبری داوطلبانه است. رهبر شدن کاری داوطلبانه و از رهبر پیروی کردن هم کاری داوطلبانه است.
کار رهبران این است که به سمت حل مشکلاتی بروند که راه حل شناخته شده ای برای آن وجود ندارد. یک رهبر می گوید :«من نمیدانم چطور باید به قله فلان کوه برسیم اما میخواهم به آنجا می روم. دنبال من بیاین.» برخلاف مدیریت، رهبری کردن چیزی نیست که با یک جایگاه شغلی به دست بیاید. رهبری با مسئولیت قبول کردن به دست میآید.
سازمان ها اغلب به افراد قدرتی نمی دهند. قدرت بخاطر چارت سازمانی و جایگاه شغلی به افراد سپرده میشود و کسی که به کمک چارت سازمانی به قدرتی برسد، مدیر است نه رهبر. قدرت به دلیل اینکه شما میخواهید به قله فلان کوه بروید یا یک مشکل را در سازمانتان حل کنید، به شما داده نمیشود اما مسئولیت چیزی است که مثل نقل و نبات در سازمان ها بین افراد پخش می شود و هر کس می تواند، صرفنظر از جایگاهش در چارت سازمانی، مسئولیت ها را بپذیرد.
خلاصه اینکه اگر میخواهید رهبر شوید، باید مسئولیت بپذیرید. نگران نباشید با قبول مسئولیت و داشتن انگیزه برای حل مشکلات، افراد از شما پیروی خواهند کرد.
شما چه کسانی را در اطراف خود میشناسید که رهبری میکنند؟
در حال انجام عملیات